Discoverپادکست می | Mey
پادکست می | Mey

پادکست می | Mey

Author: حسام ایپکچی

Subscribed: 6,402Played: 216,159
Share

Description

پادکست می در موضوع حکمت زندگی به روایت حسام ایپکچی است.
اپیزودهای می، کوتاه و جرعه‌جرعه است و در فصل اول (خُم نخست) به کتاب «در باب حکمت زندگی» نوشته آرتور شوپنهاور پرداخته خواهد شد.
منابع اصلی و فرعی استفاده‌شده در این اپیزود را می‌توانید در این نشانی ملاحظه کنید:
mey.ir/sources
همچنین برای دسترسی به متن اپیزودها یا اطلاعات تکمیلی و درج سوالات و پیشنهادها در سایت می میزبان شما هستیم:
mey.ir
60 Episodes
Reverse
«فقط پول به‌طور مطلق خوب است» شاید هیچ فیلسوفی به این صراحت در ستایش پول صحبت نکرده باشد و چه بسا برای شما هم عجیب باشد که چنین جمله‌ای از زبان آرتور شوپنهاور نقل شود. ولی او در برابر انبوهی از چیزهای نسبتاً خوب، پول را به‌عنوان چیزی که همیشه خوب است معرفی می‌کند؛ اما چرا؟این پرسش آغازی است بر مبحث جدید ما در پادکست مِی، پیرامون خرد ثروت و در چند اپیزود پیشِ رو به این سرفصل خواهیم پرداخت.متن کامل این اپیزود در سایت پادکست مِیhttps://mey.ir/episode-60
در جرعه پنجاه‌ونهم به‌ تفکیک میان «خواستن»، «میل» و «نیاز» پرداخته‌ایم و در پایان عبارت «پرخواستی» را تعریف کرده‌ایم. با این جرعه به پایان صفحه شصت‌وپنج کتاب «در باب حکمت زندگی» رسیدیم و به مسئله میل و نیاز و نسبت آن با رضایت اندیشیدیم.متن کامل این جرعه و مجالی برای بحث و بررسی در سایت مِی:https://mey.ir/episode-59
در اپیزود پنجاه‌وهشتم، ذره‌بین گرفته‌ایم بر یک واژه که آرتور شوپنهاور از آن بی‌درنگ گذشته است و آن هم کلمه «افق» است. این پرسش برای ما مهم است که چرا او در دسته‌بندی جوانب مختلف «من»، به «آنچه هستم»، «آنچه دارم» و «آنچه می‌نمایم» بسنده کرده و چهارمین ضلع را نادیده گرفته است.از نگاه مِی، چهارمین ضلع که باید به‌طور مستقل موضوع بحث قرار می‌گرفت «آنچه می‌خواهم باشم» است. در این جرعه به اختصار درباره افق و آنچه می‌خواهم باشم و نسبت آن با خیال مطالبی تقدیم شده است.همچنان در کانال تلگرام مِی از آخرین اخبار این پادکست باخبر باشید:T.me/mey_podcast
شوپنهاور می‌گوید رضایت از زندگی اندازهٔ مطلق ندارد؛ تنها نسبتی است میان آنچه داریم و آنچه می‌خواهیم. او اشاره می‌کند که دو دشمن پنهان رضایت‌اند: مقایسه‌ای که ما را اسیر تصویر زندگی دیگران می‌کند و عادتی که باعث می‌شود نعمت‌های امروز، از نگاه‌مان محو شوند. شاید راز رضایت در چیزی باشد که هیچ ابزار بیرونی قادر به اندازه‌گیری آن نیست…متن کامل این اپیزود در سایت پادکست مِی:https://mey.ir/episode-57
در جرعه پنجاه و ششم مِی به سراغ «نیچه» می‌رویم؛ کسی که نه در دانشگاه فلسفه خوانده، نه فلسفه درس داده، اما چرا این‌چنین تأثیرگذار است؟ چرا نامش در میان متفکرین ماندگار شده؟ نیچه به جای پاسخ دادن به سؤال‌های سنتی، خودِ سؤال‌ها را زیر سؤال می‌برد! او حقیقت را نه یک ارزش مطلق، بلکه محصولی از میل و قدرت می‌داند. در این اپیزود، به نسبت «میل و عقل» در اندیشه نیچه می‌پردازیم و رد پای فلسفه شوپنهاور در نگاه او را دنبال می‌کنیم؛ با این تفاوت که نیچه، میل را نه ابزار رنج، بلکه شوق زندگی و قدرت افزون‌طلبی انسان می‌داند.متن کامل این اپیزود در سایت پادکست مِی:https://mey.ir/episode-56/
عقل و میل؛ کدام فرمانده است و کدام فرمان‌بر؟ در جرعه پنجاه و پنجم از پادکست «مِی»، به ادامه ی بحث درباره ی نسبت عقل و میل می‌پردازیم و پاسخ را در دیدگاه فلاسفه جست‌و‌جو می‌کنیم. آیا باید مانند کانت، میل را تابع قانون مطلق عقل کنیم؟ یا همچون شوپنهاور، عقل را وزیر مهارکنندهٔ حاکمِ سرکشِ میل بدانیم؟ و یا با نیچه طغیان کنیم و عقل را به خدمت نیروی آفرینندهٔ زندگی، یعنی میل، واداریم؟متن کامل این اپیزود در سایت پادکست مِی:https://mey.ir/episode-55/
در این جرعه، از جمله کوتاه شوپنهاور آغاز می‌کنیم؛ که جرقه‌ای‌ست تا ما را به دل پرسشی کهن ببرد: آیا میل می‌تواند معقول باشد؟ ردّ این پرسش را با ارسطو می‌گیریم؛ در سرزمین سه‌گانهٔ میل او. به اسپینوزا می‌رویم؛ جایی که «کناتوس» می‌تپد. و سرانجام، در کنار هیوم می‌ایستیم؛ فیلسوفی که بی‌پروا می‌گوید عقل جز خدمت‌گزار میل نیست و فرمان را از او می‌گیرد. این جرعه تنها مقدمه‌ای‌ست بر بحث «میل معقول» که ادامه خواهد داشت...متن کامل این اپیزود در سایت پادکست مِی:https://mey.ir/episode-54
در جرعه پنجاه و سوم به سراغ مفهوم «نیاز» می‌رویم؛ جایی که هم اپیکور و هم شوپنهاور از زاویه‌های متفاوت به آن پرداخته‌اند. از تقسیم‌بندی سه‌گانه نیازها در اندیشه اپیکور تا پیوند میان رنج و لذت در نگاه شوپنهاور، گام‌به‌گام همراه می‌شویم تا ببینیم چگونه این اندیشه‌ها می‌توانند به زندگی روزمره ما معنا بدهند. در نهایت، با پرسشی روبه‌رو می‌شویم که شاید برای همه ما آشنا باشد: آیا کاستن از نیازها می‌تواند کلید دستیابی به آرامش پایدار باشد؟متن کامل این جرعه در سایت مِی:https://mey.ir/episode-53/
می‌دانیم که تفکیک‌های دوگانه و تقسیم به «این» و «آن» معمولا دقیق نیست اما پرسش این است که آیا می‌توانیم با مسامحه، متفکران را به دو دسته باغی و یاغی تقسیم کنیم؟ در پاسخ به این سوال، اپیکور حتماً نماد کاملی برای فیلسوفان باغی است.در این جرعه، به بررسی نسبت فلسفی بین اپیکور و شوپنهاور می‌پردازیم و می‌بینیم چگونه دو متفکر با بیست قرن فاصله، با رویکردهای متفاوت، به دنبال زندگی‌ای تحمل‌پذیر و رهایی از رنج بودند. از باغ اپیکور تا تأملات شوپنهاور، بحث درباره ساده‌زیستی، محدود کردن خواسته‌ها، هنر، پرهیزکاری و مواجهه با مرگ، نشان می‌دهد که فلسفه می‌تواند راهنمای عملی برای زیستن بهتر باشد. متن کامل در سایت پادکست مِی به نشانیhttps://mey.ir/episode-52/ ‎
تصور کنید قرار است با اپیکور ملاقات کنیم و از او بخواهیم به ما نسخه شفابخشی بدهد که با عمل به آن بتوانیم «آسایش پایدار» را تجربه کنیم. جرعه پنجاه‌ویکم از پادکست می، پاسخ اپیکور به این پرسش است.از جرعه پنجاه‌ویکم، وارد پیاله چهارم از «می» می‌شویم. این پیاله با فصل سوم از کتاب درباب حکمت زندگی از آرتور شوپنهاور آغاز می‌شود. علاوه‌بر شنیدن، می‌توانید متن کامل این جرعه را در این لینک ببینید:https://mey.ir/episode-51
جرعه پنجاهم می، از یک سو اولین سخن در سال هزار و چهارصد و چهار است و از سویی دیگر آخرین جرعه از فصل دوم کتاب حکمت زندگی. موضوعی که به آن پرداخته‌ام کلمه «فیلیستر» است که شوپنهاور از آن استفاده می‌کند و من سعی داشته‌ام با ارائه معادل فارسی برای آن، مشخصات و خصایصی را معرفی کنم که به این نحو از زندگی منتهی می‌شود.برای مطالعه متن کامل این جرعه می‌توانید در سایت پادکست مِی به نشانی ذیل مراجعه بفرماییدMey.ir
در جرعه چهل‌ونهم به مسئله استعداد و لذت پرداخته‌ایم و متناسب با منابعی که خدمت‌تان معرفی شده، سطح‌بندی زندگی انسان و نسبت تفکر و هنر از نگاه شوپنهاور بحث شده است و در پایان رسیده‌ایم به این سؤال که آیا فراغت برای همه انسان‌ها می‌تواند رضایت‌بخش باشد؟جرعه چهل‌ونهم پادکست می؛ اولین جرعه‌ای است که علاوه‌بر پادگیرها در کانال یوتیوب نیز قابل مشاهده است. به‌علاوه بعد از ضبط این جرعه، توضیحاتی در خصوص «لذت و آگاهی» قابل ارائه بود که به‌صورت تصویری، منحصراً در یوتیوب تقدیم کردم و در اپیزود به آن اشاره نشده که می‌توانید از اینجا ملاحظه کنید:https://www.youtube.com/@ipakchiبرای اطلاع از اخبار و همچنین دسترسی به متن پادکست مِی، علاوه‌بر وب‌ به نشانی:www.mey.irمی‌توانید پادکست می را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید و حتماً حضور و همراهی شما برای ما اسباب دلگرمی و شوق‌آفرینی است:Instagram.com/meypodcastt.m/mey_podcastx.com/mey_podcast
جرعه 48 ● جالب

جرعه 48 ● جالب

2024-06-2022:1034

موضوع جرعه چهل و هشتم از پادکست مِی، واقعا جالب است! در توضیح صفحه ۵۱ از کتاب حکمت زندگی شوپنهاور به چند اشاره در مورد «امر جالب» و قابل توجه پرداختم. همچنین طرح دو واژه انسان «عادی» و «معمولی» بهانه شد برای تفکیک این دو عبارت از یکدیگر و تمایز «عادت» و «روتین».
جرعه چهل و هفتم پادکست می به شرحی در پی‌نویس صفحه پنجاه کتاب درباب حکمت زندگی از آرتور شوپنهاور اختصاص دارد و دقایق کوتاهی هم در نسبت اندیشه شوپنهاور و آرای داروین صحبت کرده‌ام. بنا دارم از این جرعه برای آشکاری بیشتر مباحث و امکان مشاهده اسلایدها و تصاویر کتاب، از ظرفیت یوتیوب استفاده کنم و به زودی گزیده تصویری مربوط به این جرعه در کانال یوتیوب به نشانی ذیل منتشر خواهد شدhttps://youtube.com/@Ipakchiبرای طرح نظرات و شنیدن جرعه از وب‌سایت مِی، می‌توانید به این نشانی مراجعه بفرماییدhttps://mey.ir/episode-47
اگر جرعه سی و پنجم را به خاطر داشته باشید، بحث مفصلی در خصوص مراتب لذت داشتیم. این بحث از منظر دیگری در جرعه چهل و ششم مورد توجه قرار گرفته است. همچنین در بخش ابتدایی جرعه به ملال طبقه مرفه و دل‌زدگی دوره میان‌سالی می‌پردازیم.منبعکتاب در باب حکمت زندگی - صفحه ۴۸ تا ۵۰
جرعه 45 ● یک

جرعه 45 ● یک

2024-01-0123:3035

در جرعه چهل و پنجم از پادکست می به کلمه «طبیعت» در صفحه چهل و هفتم کتاب در باب حکمت زندگی (به قلم آرتور شوپنهاور) توجه داشته‌ام و معانی مختلف قابل تصور برای این کلمه را به اختصار تقدیم‌تان کرده‌امبرای دسترسی به متن اپیزود و همچنین ملاحظه منابع می‌توانید به وب‌سایت می مراجعه فرماییدMey.ir
درجرعه چهل و چهارم پادکست می، قصد ارائه تبیین متفاوتی از مبارزه را دارم. مبارزه نه به‌عنوان امر استثنایی و برای رسیدن به وضعیت نامبارزی؛ بلکه مبارزه برای پاسخگویی به نیاز وجودی. وقتی از نیاز وجودی صحبت می‌کنیم یعنی نیازی که هر انسان به‌واسطه بودنش به آن مبتلا است و چنین نیست که به‌صورت اتفاقی بر ما حاکم شود... بلکه تا هستیم هست. به عبارت دقیق‌تر درد وجودی آنی‌ست که چون هستیم هست و در اینجا درد، مترادف با مرض نیست بلکه درد به‌منزله «بهای» بودن است...منابعکتاب حکمت زندگی (منبع اصلی) – صفحه ۴۶کتاب جهان و تأملات فیلسوف – صفحه ۱۲۱ به بعد – جستار راه رستگاریتقدیم از: حسام ایپکچیخُم اول: حکمت زندگی – آرتور شوپنهاوراین اپیزود را می‌توانید در سایت مِی | شنوتو بشنوید.
در دقایقی که خواهید شنید؛ به جمع‌بندی نسبت میان کار و فراغت پرداخته‌ام. برای انتخاب نام جرعه میان دو تیتر مردد بودم: «کارشاد» یا «حکمت کار» و سرانجام تصمیم گرفتم ترکیب «کارشاد» را به عنوان ابداع لفظی پیشنهاد کنم. وجه تسمیه این کلمه را در دقایق پایانی جرعه شرح داده‌ام.در جرعه چهل و سوم هم مانند جرعه سابق بحث را به دو قسمت تقسیم کردم. بخش نخست مباحث عمومی‌تری مورد اشاره قرار گرفته و چند دقیقه پایانی تقدیم می‌شود به هم‌پیاله‌هایی که علاقه‌مند به مباحث دقیق‌تر و بنیادی‌تر هستند. منابع:- در باب حکمت زندگی- جهان همچون اراده و تصور /صفحه۱۴۴تقدیم از: حسام ایپکچیخُم اول: حکمت زندگی – آرتور شوپنهاوراین اپیزود را می‌توانید در سایت مِی | شنوتو بشنوید.@Mey_podcast | ©️ @Ensanak
در جرعه قبل از زبان شوپنهاور شنیدیم که ثمره و میوه زندگی «فراغت» است. اولین پرسشی که در این جرعه به آن خواهم پرداخت چنین است که آیا زندگی فقط یک درخت است که میوه ثابتی داشته باشد؟ یا ما با جنگلی از انواع درختان روبرو هستیم که هرکدام مطابق با تجربه خود به میوه و ثمره‌ای دست خواهیم یافت؟جرعه چهل و دوم در دو نیمه تقدیم شده و نیمه دوم تقدیم است به دوستانی که در پی مطالبی با دقت مضاعف هستند و به مقدماتی منتهی خواهد شد که در جرعه آتی به آن خواهم پرداخت.منابع:- کتاب در باب حکمت زندگی صفحات ۴۴ تا ۴۶- رساله ممتاز در باب آزادی صفحات ۳۶ تا ۳۸- کتاب متعلقات و ملحقات صفحه ۳۷۴- کتاب جهان همچون اراده و تصور صفحات ۳۹۱ و ۶۴۰تقدیم از: حسام ایپکچیخُم اول: حکمت زندگی – آرتور شوپنهاوراین اپیزود را می‌توانید در سایت مِی | شنوتو بشنوید.
در جرعه قبل بیان شد که فراغت در نگاه شوپنهاور اصالت دارد و به منزله میوه و عصاره زندگی است.در این جرعه به بررسی مقدماتی پرداختیم که نخست بتوانیم با تعمقی بیشتر به خاستگاه «کار» بی‌اندیشیم و سپس بر اساس متن کتاب به تعریف شوپنهاور از کار نزدیک شویم.منابع:- کتاب در باب حکمت زندگی – صفحه ۴۴ تا ۴۶تقدیم از: حسام ایپکچیخُم اول: حکمت زندگی – آرتور شوپنهاوراین اپیزود را همچنین می‌توانید در سایت مِی به نشانی mey.ir بشنوید.@Mey_podcast | ©️ @Ensanak
loading
Comments (413)

Sadegh Paziraee

داریم میرسیم به قسمتهای جالب داستان😊

Oct 24th
Reply (1)

Sadegh Paziraee

حتما شنیدین که از میان میلیارد ها اسپرم شما شانس بقا رو پیدا کردید! این شاید بزرگترین دارایی باشه که یک کسی میتونه داشته باشه سوال اینجاست آیا کسی به صرف وجود میتونه غرق در رضایت باشه؟

Oct 20th
Reply

khatere farjpour

هر خزان، شروع پله‌ایه به سمت برگ‌های تازه 🍃

Oct 18th
Reply

fati arzhang

🙏🌹

Oct 11th
Reply

ali reza

درودبرشما.لطفاخلاصه ای ازچندقسمت اخیرونتیجه که چهارراهکارابیکورچقدردرزندگی واقعی میتونه نقش داشته باشه💐

Oct 9th
Reply

Afsoon Afrasiab

تکیه تجریش که بازار میوه است

Oct 8th
Reply

Adnanmahmodi

سپاس از شما 🩵

Oct 5th
Reply

maryam salehriahi

ممنون که وقت میگذارید و این مباحث را باز می کنید🌹🌹🖤و ممنون تر اگر این مبحث را مبسوط کنید

Oct 4th
Reply

خط شکن

سلام به همه من پادکستی ساختم که در اون با فرزندانی صحبت میکنم که از والدینشون آسیب دیدن و شاهد خیانت و اعتیاد پدر و مادر بود کافیه خط شکن رو به فارسی سرچ کنی و ما رو پیدا کنی ...

Sep 27th
Reply

KAVEH BANAII

درود. البته من می‌اندیشم که ما در آونگ میل و ملال گرفتاریم و نیروی محرک آن رنج است.

Sep 26th
Reply

م. م

چقدر قشنگ توضیح دادی هنر و مارادونا تازه کمی یه کوچولو فهمیدم چی عرض میکنید 🌻🌻🌻🙏

Sep 18th
Reply

Maryam Abedini

در راه سفر با گوش جااااان شنیدم و لذت وافر بردم .خدا رو شکر بابت حضورتون و آگاهی نابی که به واسطه کلام بی نظیر شما به وجودم نشست

Sep 17th
Reply

fereshteh 🍃

سپاس🌹

Sep 1st
Reply

Sadegh Paziraee

در این چهار گانه یاد یه اصطلاع عامیانه ایرانی میفتم که میگه طرف دنیا به کتف چپشه اگه با چشم پوشی این اصطلاح رو مترادف چهار مرهم بگیریم ممکنه این مرهم باعث بشه بار مشکلات از روی ذهن ما به دیگران منتقل بشه من نمیتونم با چیزههایی که دارم قانع باشم خدا رو به عنوان یک موجود منفعل در نظر بگیرم غمهارو به این شکل توی ذهنم حل کنم زمانی که در خانواده ام و در جامعه ام تنیده شدم!!!!

Aug 30th
Reply

ali rahbari

آیا لطافت جز التفات لطیف می‌تواند باشد؟!

Aug 26th
Reply

ali rahbari

چوغنچه گرچه فروبستگیست کار جهان تو همچو باد بهاری گره گشا می باش

Aug 23rd
Reply

ali rahbari

چون حسن عاقبت نه به رندی و زاهدیست ٱن به که کار خود به عنایت رها کنند آیا عنایت همان اراده نیست؟

Aug 22nd
Reply

ali rahbari

آیا فراغت سلب اندیشه خطاست؟!

Aug 21st
Reply

ali rahbari

طبیب عشق منم باده ده که این معجون فراغت آرد و اندیشه خطا ببرد

Aug 21st
Reply

ali rahbari

مگر به روی دلارام یار ما ورنی به هیچ وجه دگر کار برنمی اید

Aug 20th
Reply